ای کاش احمدی نژاد رد صلاحیت نمی شد !!

ساخت وبلاگ

      محمود احمدی نژاد با هر انگیزه و هدفی که برای نامزدی انتخابات پیش رو ثبت نام کرد، حالا با سلب صلاحیت از سوی شورای نگهبان از رقابت در انتخابات باز ماند و به کناری گذاشته شد. در حالیکه راه های کم هزینه و منطقی تری برای  مهار احمدی نژاد وجود داشت، اما شورای نگهبان ساده ترین راه یعنی رد صلاحیت را بر همه گزینه های ترجیح داد. حال در شرایطی که او با صلاحدید شورای نگهبان رد صلاحیت شده است، هجمه ای از افسو س ها و حسرت ها متوجه برکناری او در افکار عمومی باقی مانده است. وجود این گونه افسو س ها قبل از هر چیز متوجه مضار و فایده حضور یا عدم حضور او آنهم به عنواون نامزدی مطرح در رقابت انتخابات پیش روست. هرچند که نوع نگاه های موافقان و مخالفان رد صلاحیتش با توجه به شوک و تکانه ای که احمدی نژاد برای رقبا و فضای سیاسی و اجتماعی کشور وارد کرده بود،متفاوت است.

      در این راستا مهمترین مزیت حضور احمدی نژاد آن بود که می توانست شور انتخابات را بالا ببرد و پر معنا سازد .به عبارت دیگر حضور احمدی نژاد موجب مشارکت حداکثری می شد.آنگونه که در ادبیات مربوط به توسعه سیاسی آمده است،نرخ بالای مشارکت یکی از نشانگان بارز توسعه سیاسی و مکانیسمی برای گذار به دموکراسی است. از طرف دیگر،مشارکت سیاسی حداکثری سبب توانایی توزیعی نظام در عرصه داخلی و پرستیژ نظام در عرصه بین المللی می شود. حال با تصمیمی که شورای نگهبان بابت بر کناری و رد صلاحیت احمدی نژاد گرفته است، محتملاً این فرصت از فضای انتخابات و نظام گرفته می شود.

    مزیت دیگر حضور احمدی نژاد می توانست از نقدهای وارده بر سازو کار های شورای نگهبان بکاهد. هم اینک  با رد صلاحیت احمدی نژاد سازو کار های شورای نگهبان با نقد افکار عمومی مواجه شده است. در حال حاضر پرسش اصلی در افکار عمومی آن است چه ارتباطی میان احراز و تایید صلاحیت او در گذشته و رد صلاحیت او در حال حاضر وجود دارد؟ به واقع شورای نگهبان در این فقره باید به فاصله وتشتت دیدگاهای خود میان تایید صلاحیت و رد صلاحیتش پاسخ دهد و درصدد حل و توجیه پارادوکس رفتاری خود باشد. به نظر می رسد که شورای نگهبان در این پارادوکس رفتار دچار خودزنی شده است. از سوی دیگر اگر قرار بود که تاریخ گفتمان احمدی نژاد در سپهر سیاست ایران به پایان می رسید، آیا بهتر نبود که او تایید صلاحیت می شد و پاسخ ندای هل من مبارز خود را با یک نه بزرگ از مردم می گرفت؟ آیا بهتر نبود که با آمدنش عیار ادعاهای او و حلقه یارانش سنجیده می شد تا بار دیگر سودای بازگشت به قدرت را در آینده نکند و نداشته باشد؟

مزیت دیگر حضور احمدی نژاد در ارتباط با نوع سلوک رفتاری او در سپهر سیاست عمومی معنا پیدا می کند. آنچنانکه سابقه الگوی احمدی نژاد در مواجهه با مسائل و رقبا و مخالفان نشان می دهد،او فاقد هرگونه محبوبیت در نزد مخالفان است. تمام لطف و حسن احمدی نژاد در شخصیت پوپولیستی و کاریزماتیک اوست که از سوی طبقات زیرین جامعه به او داده شده است. به دیگر سخن،اقشار زیرین و برخی از لایه های ناراضی میانی اقشار جامعه پایگاه اجتماعی احمدی نژاد را شکل می دهند. حال با رد صلاحیتی که از او شده است،احمدی نژاد ناخواسته تبدیل به قهرمان شده است و چه بسا که خود و یارانش را در ردیف مردان محبوب و البته مغبوض حاکمیت ببیند.

اما مهمترین مضاری که نصیب نظام سیاسی در فقدان حضور احمدی نژاد می شود،در تمهیدی شرایطی است که احمدی نژاد و حلقه یارانش می توانند  آنهم به عنوان نیرو و شکل سوم جریان سیاسی موازنه را به ضرر حاکمیت در انتخابات پیش رو بر هم زنند. قراین و نشانگانی وجود دارد که احمدی نژاد برای مقابله به مثل و در پاسخ به رفتار شورای نگهبان،آرای پایگاه اجتماعی خود را با هدف بازماندن رئیسی از کرسی ریاست جمهوری، به سبد روحانی  گسیل و روانه کند. مسلم است که آن کسی که در این معامله برنده است،اصلاح طلبانند که با بازی و قاعده ضد قهرمان خود یعنی احمدی نژاد کلید پاستور بار دیگر در دست آنها قرار می گیرد. 

|+| نوشته شده توسط صلاح الدين هرسني در یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۶  |
چشم انداز تشریک مساعی جدید آمریکا و روسیه در حل بحران سوریه...
ما را در سایت چشم انداز تشریک مساعی جدید آمریکا و روسیه در حل بحران سوریه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : s-harsani بازدید : 66 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 11:39