ضرورت اجتناب از احمدی نژاد هراسی

ساخت وبلاگ

محمود احمدی نژاد خود بهتر از هر کس دیگری می داند که از هنگامی که مقام معظم رهبری او را از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو منع و نهی کرده است، هیچ جایگاهی در سپهر سیاست ایران ندارد. حال با بازتاب و انعکاسی که با آمدن و نامزدی دوباره اش در مطبوعات،رسانه ها و فضا های مجازی دیده و مشاهده شده است،او گمان کرده است که هنوز می تواند در بزنگاهای خاص تعیین کننده باشد و شرایط موجود را به نفع خود تغییر دهد. به واقع انعکاس تصمیم او در رسانه ها و مطبوعات در کنار کوبیدن بر طبل احمدی نژاد هراسی،سبب شده است که او بار دیگر جدی گرفته شود و عرصه را برای خود آماده ببیند.و این در شرایطی رخ می دهد که او خود می داند که عصر ترس و فوبیا از آمدن یا حضور او به پایان رسیده است. نکته طنز و البته تلخ تر ماجرا آنجاست که باز هم آن همه تحلیل ها و گمانی زنی ها روی تصمیم او در رسانه ها و فضا های مجازی ادامه می یابد و حدیث آمدن او با سمت و سو هایی که از سوی تحلیل گران مسائل ایران گرفته می شود،به پایان نخواهد رسید.

اما واقعیت های موجود در سپهر سیاست ایران از لون دیگری است. به این معنی که  قراین و شواهدی وجود دارد که تایید می نماید نیاز به این همه محاجه و ارائه دلیل بابت تصمیم او نبوده و  نیست و بهترین استراتژی در مواجهه و مقابله با او همان سکوت است. واقعیتی است غیر قابل انکار که اینهمه بهت و حیرت و ارائه محاجه و دلیل روی تصمیم او، اعتماد به نفس دیگری به او داده است وضمن فراهم شدن اسباب خود بزرگ بینی او، جرات و جسارت او را افزایش داده است. در حقیقت خطا و گناه همه کسانی که بر بزرگنمایی و تهدید آمدن احمدی نژاد تاکید داشتند، کمتر از خطای و گناه خود  احمدی نژاد در تصمیم به آمدن و حضور در صحنه انتخابات نیست.شاید دلیل بزرگنمایی آمدن احمدی نژاد از سوی تحلیل گران رسانه ها و فضا های مجازی برای آن بوده که بخواهند از رهگذر آن تنور انتخابات را گرم کنند،اما بی حضور احمدی نژاد هم این تنور گرم خواهد شد. به نظر نمی رسد که افکار عمومی دوران آن همه هتک ها و دشنام ها و تخریب ها را فراموش کرده باشند. همچنین به نظر نمی رسد که حافظه تاریخی مردم ایران ضعیف شده باشد و بخواهند برخی از اشتباهات را چند بار تکرار کنند. هنوز خاطره تلخ صندلی های خالی مجامع عمومی در حافظه مردم ایران محو نشده است. مزید بر آن چگونه مردم ایران می توانند کسی را انتخاب کنند که به استبداد رای عادت دارد و در پارادایم مدیریتی اش هیچ نشانی از شور و دموکراسی و احترام به خرد جمعی نیست؟  واقعیت و حقیقت آن است که احمدی‌نژاد به مثابه یک درس عبرت در ذهن ایرانیان باقی مانده است و هیچگاه جامعه ایران و افکار عمومی فسادهای بنیان‌برانداز معاونان محکوم به اختلاسش را از یاد نخواهند برد. اینکه پنداشته شود که  احمدی‌نژاد همانند کابوس و بختکی روی سیاست ایران افتاده است،پندار و انتظار عبثی است. اگر خوب ملاحظه شود به خوبی پیداست که احمدی نژاد دیر هنگامی است که جایگاهش را در سپهر سیاست ایران از دست داده است. در خوش بینانه ترین شرایط احمدی نژاد و بدنه حمایتی اش همانند جنبش جلبرگی و خزه ای است هرگونه یارای رشد و نمو از آن گرفته شده است.با این همه نیاز به هراس از احمدی نژاد نیست.

جان کلام آنکه، با مجادلاتی که بابت آمدن و نامزدی اش در سپهر سیاست ایران رخ داده است،هیچ کس راضی و خشنود تر از خود احمدی نژاد  نیست. چراکه او با این تصمیم و بد تر از آن با بازتابی که بابت تصمیمش در رسانه ها مشاهده شده، بار دیگر و البته هوشمندانه سیاست ورزان عرصه و ساحت سیاست ایران را وادار کرده است که او را ببینند و آمدن و همچنین تهدیداتش را جدی بگیرند.لذا  اینکه او بخندد و یا تلاش کند که بخنداند و هوادارانش نیز به جهت رفتار ها و تصمیمات خلق الساعه اش برای او فریاد شوق سر دهند،امر عجیبی نیست.

|+| نوشته شده توسط صلاح الدين هرسني در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۶  |
چشم انداز تشریک مساعی جدید آمریکا و روسیه در حل بحران سوریه...
ما را در سایت چشم انداز تشریک مساعی جدید آمریکا و روسیه در حل بحران سوریه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : s-harsani بازدید : 69 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 11:39